ذهن خلاق اینبار میرسد به هنرمند بلژیکی Vim delvoye به خاطر اینکه نشان داد میتوان
هنر و خلاقیت را به دم دستیترین چیزهای زندگی کشید و نشان داد که هنر مدرن میتواند
هر ظاهر تمدنی را تبدیل به اثر هنری کند.در زیر تصاویر لاستیک ماشینی را خواهید دید که
نقش و نگارهای هنرمندانهی بر روی آن نقش بسته.
پیوست :بخوانید دیگر ذهنهای خلاق را !
تاریخ نگارش : ۲۵ام شهریور ۱۳۹۰
به ela : سلام ، اصلآ اینا رو گذاشتم شما عبرت بگیری یه کم کار هنری انجام بدی :).
به اين ميگن هنر مدرن تمام عيار. همينه ميگم دنبال نقطه ي عطف يا ابزار خاص براي بروز خلاقيت نبايد باشيم… دقيقا” همين بود ….
به سولماز : سلام ، این نقطه عطف رو توی این کامنت هم ول نکردید ها :).ولی درسته خلاقیت هر جا و برای هر چیزی میتونه وجود داشته باشه.
به فائزه قهرمانی : سلام – چرا ماشین عروس ، ماشین داماد دقیقآ :).
والا تا اونجا كه شنيديم ميگن ماشين عروس، نيست به ماشين كلي جينگيلي مستون و ايناا وصل مي كنن خوشگل مي شه مثل عروس
داماد كه خوشگل نيست 😀 عروس خوشگله… نتيجه اخلاقي: پس هر چي كه خوشگله بهش مي گن عروس مثل ماشين عروس 😀
نمي دونيد اين لاستيكارو كجا مي فروشن ؟؟؟ 😀
به فائزه قهرمانی : سلام ، خدا رو شکر که یکی پیدا شد قبول داشت داماد نباید خوشگل باشید.اصلا
چه معنی داره مرد باس خرج زن و زندگی رو بده ، نباید زیر بار مشکلات خم به ابرو بیاره، مرد یعنی این.
با عرض سلام خدمت حضرت والا مقام… به عبارتي اين نقطه ي عطف دست بردار من نيست. نمي دونم چرا به ما ياد دادن براي انجام هر كاري كلي مقدمه چيني كنيم يا دنبال يه چيز خاص يا موقعيت خاص بايد باشيم. اما به نظر من اين اشتباه. الان اين رفيقمون Vim delvoye چه بيخيال هنرشو تو لاستيك ماشين پياده كرده.
كاشكي منم مي تونستم اينجوري بدونه استخاره ، پي خلاقيتام برم….
وااااا
پس كي بايد خرج زندگي و بده؟؟؟؟؟
اينااا وظيفه هايي هست كه تو جامعه بين زن و مرد تقسيم شده زن كار خونه و مديريت خونه و مرد مديريت بيرون و خرج خونه بله پسر جون 😀
كسي كه مي خواد زندگي تشكيل بده بايد نيم من شدن رو ياد بگيره
اگه قرار باشه مرد بگه چرا كار كنم يكي ديگه بخوره
يا زن بگه من چرا بايد تو خونه كار كنم غذا درست كنم خونه بسابم يا بگه اصلا براي چي من بايد بچه بيارم و كلي به بدنم ضربه بزنم كلي از وجودم كم شه اينااا
هر كسي تو جامعه بيرون، يا توي خانواده اش وظيفه شو به عهده نگيره و شونه خالي كنه اون زندگي مثل دو چرخه اي مي شه كه يه چرخش كارنمي كنه و يه روز از هم مي پاشه بعد آدم مجبوره بره از اين چرخ خوشگلاا بخره 😀
و اگر دو نفر همديگرو دوست داشته باشن همديگرو بفهمن براي هم ارزش قائل باشن از انجام وظيفشون لذت مي برن
اين لاستيكا به پيكانم مي خوره؟! 😀
سلام بر حضرت والا
پست جالبی بود
ولی واقعا خیلی حوصله میخواست تا یکی اینارو طراحی کنه.
خیلی کار سختی هست.
به Mohammad-Zadeh : سلام ، به نظر من حوصلهاش هست . بیشتر علاقه هست که باعث میشه طرف
حوصله چنین کاری رو داشته باشه.
به سولماز : سلام – درسته با این موضوعی که شما میگید خیلی خیلی موافقم که آدم نباید منتظر مقدمه برای انجام کاری باشه.
و این هم موضوع مهمی هست…
به فائزه قهرمانی : خب خرج زندگی رو زن میده دیگه ! مرد باس راحت استراحت کنه. مرد باس از شیر یاد بگیره.دیدید
که شیرهای ماده میرن شکار و شیر نر استراحت میکنه.بعد غذا که اومد اول شیر نر میخوره بعد شیرهای ماده و اینا.
به این میگن زندگی.حالا هر از چندگاهی یه غرشی چیزی هم شیر میکنه دیگه :). البته جدای از شوخی به نظر من زن
لزومآ نباید عمرش رو پای قابلمه و قوری بگذرونه و باید توی اجتماع باشه نه لزومآ برای درآمد داشتن بلکه برای استفاده از
استعدادهاش و اینا.
چقدر باحال بود بقول فایزه بدرد ماشین عروس میخوره البته ازین خونواده های ÷ولدار نه ما ……:(
الهام جان هچ قصه نخور ما فقرا هم مي تونيد از اين لاستيكا داشته باشيم 😀 اما يه فرق داره! ببين اگر بخوايم 4 تا لاستيك واسه ماشين بخريم گرون مي شه ولي بازم مي گم هچ قصه نخور فائزه اينجاست با فكراي درخشانش 😀
خوب من تدبيري انديشيدم: مثلا يكي خواست عروسي بگيره دلش از اين لاستيكا خواست يه دونه از اين لاستيكارو مي خره بعد مي زنه به فرقون (چون فرقون يه لاستيك بيشتر نمي خواد 😀 ) ارزان تر هم در مي ياد بعد عروس مي شينه تو فرقون داماد هم حول مي ده
فكر و حال مي كنيد؟! 😀
- امکانات
- بایگانی
- بهمن ۱۳۹۶
- تیر ۱۳۹۶
- آبان ۱۳۹۵
- تیر ۱۳۹۵
- فروردین ۱۳۹۵
- اسفند ۱۳۹۴
- بهمن ۱۳۹۴
- دی ۱۳۹۴
- آذر ۱۳۹۴
- آبان ۱۳۹۴
- شهریور ۱۳۹۴
- مرداد ۱۳۹۴
- تیر ۱۳۹۴
- اردیبهشت ۱۳۹۴
- فروردین ۱۳۹۴
- اسفند ۱۳۹۳
- بهمن ۱۳۹۳
- آذر ۱۳۹۳
- آبان ۱۳۹۳
- مهر ۱۳۹۳
- شهریور ۱۳۹۳
- مرداد ۱۳۹۳
- تیر ۱۳۹۳
- خرداد ۱۳۹۳
- اردیبهشت ۱۳۹۳
- اسفند ۱۳۹۲
- بهمن ۱۳۹۲
- دی ۱۳۹۲
- آذر ۱۳۹۲
- مهر ۱۳۹۲
- شهریور ۱۳۹۲
- مرداد ۱۳۹۲
- تیر ۱۳۹۲
- خرداد ۱۳۹۲
- اردیبهشت ۱۳۹۲
- فروردین ۱۳۹۲
- اسفند ۱۳۹۱
- دی ۱۳۹۱
- آذر ۱۳۹۱
- آبان ۱۳۹۱
- مهر ۱۳۹۱
- شهریور ۱۳۹۱
- مرداد ۱۳۹۱
- تیر ۱۳۹۱
- خرداد ۱۳۹۱
- اردیبهشت ۱۳۹۱
- فروردین ۱۳۹۱
- اسفند ۱۳۹۰
- بهمن ۱۳۹۰
- دی ۱۳۹۰
- آذر ۱۳۹۰
- آبان ۱۳۹۰
- مهر ۱۳۹۰
- شهریور ۱۳۹۰
- مرداد ۱۳۹۰
- تیر ۱۳۹۰
- خرداد ۱۳۹۰
- اردیبهشت ۱۳۹۰
- فروردین ۱۳۹۰
- اسفند ۱۳۸۹
- بهمن ۱۳۸۹
- دی ۱۳۸۹
- آذر ۱۳۸۹
- آبان ۱۳۸۹
- مهر ۱۳۸۹
- شهریور ۱۳۸۹
- مرداد ۱۳۸۹
- تیر ۱۳۸۹
- خرداد ۱۳۸۹
- اردیبهشت ۱۳۸۹
- فروردین ۱۳۸۹
- اسفند ۱۳۸۸
- بهمن ۱۳۸۸
- دی ۱۳۸۸
- آذر ۱۳۸۸
- آبان ۱۳۸۸
- مهر ۱۳۸۸
- شهریور ۱۳۸۸
- مرداد ۱۳۸۸
- تیر ۱۳۸۸
- خرداد ۱۳۸۸
- اردیبهشت ۱۳۸۸
- فروردین ۱۳۸۸
- اسفند ۱۳۸۷
- بهمن ۱۳۸۷
- دی ۱۳۸۷
- آذر ۱۳۸۷
- آبان ۱۳۸۷
- مهر ۱۳۸۷
- شهریور ۱۳۸۷
- دسته ها
- آکواریومیست
- اجتماعی
- ادبی
- از اعماق وب
- اشتباهات مضحک رایج
- اصول خفن زیستن
- اندروید
- انسانها
- انگلیسی با سرعت نور
- اینجوری بود
- بحث میکنیم
- بهلول عاقل
- پادکست
- پاسخ به خوانندگان
- پزشکی
- پیاز داغ
- تجربه
- ترینهای ۲۰۰۹
- تست هوش مامبوجامبو
- تمدن باستانی مصر
- تهوع ها
- چنین گفت
- خواندنی ها
- داستان کوتاه
- دستهبندی نشده
- دنیای برنامهنویسان
- دنیای نرم افزار
- ذهن خلاق
- روزانه ها
- سه درجه به راست
- سوالات فلسفی
- سیاست بین الملل
- سینما
- شهرها
- شیوه زندگی
- طراحی ها
- عکاسخانه
- عمومی
- فایرفاکس
- فلسفه مامبوجامبوی
- فناوری
- فیلم جدی
- فیلم های که دیدم
- کاراکتر
- کشکول
- گفتگوهای درپیتی
- مخترع جوان
- مرگ های غیر معمول
- مطبخ
- موجودات فرازمینی
- موسیقی
- هذیون